سکوتم غوغاییست

به سراغ من اگر می ایی نرم و اهسته بیا

سکوتم غوغاییست

به سراغ من اگر می ایی نرم و اهسته بیا

ادراک اجتماعی

 ادراک اجتماعی


فرایندی را که موجب فهم و درک رفتار دیگران می شود ادراک اجتماعی می نامند. دو جنبه مهم این ادراک عبارتند از: ۱- درک احساسات دیگران که این کار از طریق علائم غیر کلامی انجام می شود؛ علائم غیر کلامی شامل :


الف) حالات چهره ( به طور کلی در چهره انسان شش هیجان مختلف و اساسی وجود دارد خشم، ترس، شادی، غم ، تعجب، تنفر)


 ب) تماس چشمی 


 ج) تن صدا( زیر و بمی، بلندی، سرعت، موزون بودن، تردید و تامل در کلام و ...) 


 د)زبان بدن( حالت بدن ، حرکات سر و دست ، لرزش یا آرامش بدن و ...)


 ی) تماس بدنی                                                             می باشند.


نظریه موازنه صمیمیت: در برخوردهای مختلف بسته به این که با چه کسی ( دوست، همکار، همسر، رئیس و ...) در باره چه موضوعی (مسائل کاری، مسائل عشقی و...) در کجا ( خیابان ، رستوران، خانه و ...) سخن می گوئیم سطوح مختلفی از صمیمیت در یک بعد افزایش می یابد ( مثلا کم شدن فاصله بین دو نفر) افراد این را با کاهش علائم صمیمیت در بعد دیگر ( مثل تماس چشمی ) جبران می کنند. به طور مثال وقتی افراد غریبه وارد فضاهای تنگی مثل آسانسور می شوند ، چون به اجبار فواصل میان افراد بیش از حد نزدیک می گردد، به صورت متعارف تماس چشمی کاهش می یابد یا به طور کلی حذف می شود.


همگانی بودن کیفیت ابراز هیجانها: یافته های تحقیقی نشان می دهد اگر به بخش دور افتاده ای از جهان سفر کنیم و گروهی از افراد را که قبلا با غریبه ای برخورد نکرده اند ببینیم حالات چهره آنها را در موقعیتهای مختلف شبیه حالات چهره خود خواهیم یافت؛ به طور مثال آنها به هنگام شادی لبخند می زنند و هنگام برخورد با شرایط خشم انگیز اخم می کنند. البته از تفاوتهای فرهنگی در این خصوص خصوصا در مورد علائم غیر چهره ای مثل زبان بدنی و کیفیت صدا نباید غافل شد.


إسناد: روان شناسان اجتماعی به فهم چگونگی رفتار دیگران اکتفا نمی کنند و در صدد فهم چرایی رفتار آنها نیز هستند که این فرایند به إسناد معروف است؛ به علت پیچیدگی إسناد ، نظریه های بسیاری برای تبیین نحوه عمل آن ابراز شده است که ما ذیلا خلاصه ای از مهمترین آنها را ذکر می کنیم:


1- نظریه هایدر : وی که پدر نظریه های اسناد شناخته می شودمعتقد است برای یک تعامل اجتماعی موفق باید محیط اجتماعی خود را به طور مؤثری بفهمیم و برای این منظور باید رفتار را معلول فرض کرده و منابع علی آن را در فرد یا محیط جستجو کنیم؛ بعت درونی وقتی قابل استنباط است که هیچ عامل بیرونی قابل قبولی برای توضیح اعمال فرد وجود نداشته باشد.


عامل علی درونی فردی نیز خود دارای دو مؤلفه است: اول توانایی فرد برای انجام دادن عمل  و دوم کوششی که صرف آن می کند              که چنانجه هر کدام از این دو نباشد تاثیر آن دیگری نیز صفر است؛ یعنی توانایی بدون بلاش یا تلاش بدون توانایی به عملی منجر نخواهد شد.


عقاید زیر بنایی هایدر با دو بیان اسنادی بنیادین در ارتباط است: آیا عمل معلول گرایشهای درونی است یا عوامل بیرونی؟  و اگر درونی است عمدی بوده یا غیر عمدی ؟       به عنوان مثال اگر بی اعتنایی دوست همکلاس مان را یک معلول در نظر بگیریم باید بفهمیم که آیا او واقعا به ما بی علاقه شده ( اسناد درونی) یا از یک اختلاف خانوادگی رنج می برده است ( اسناد بیرونی) پاسخ های ما به این گونه سوالها راهنمای رفتار بعدی ماست. برای رفتار مناسب باید اسناد درستی بدهیم.


2-نظریه جونز و دیویس:نظریه استنباط متناظر جونز و دیویس در پی پاسخ به این پرسش است که ما چگونه بر اساس اعمال آشکار دیگران استنباط می کنیم که آنان دارای صفات یا خلق و خوی خاصی هستند که در گذر زمان نسبتا ثابت است ؟ به عنوان مثال فردی که به سرعت به طرف اتوبوس می رود و افرادی را که بر سر راهش هستند را به شدت کنار می زند آیا فردی است که همواره عجول و ناشکیباست؟ لزوما نه. در واقع او ممکن است اکثرا متین و مؤدب باشد و این رفتار او یک استثنا به حساب بیاید. پس چه باید کرد؟ این مشکل از طریق توجه به انواع خاصی از رفتار قابل حل است که در چهار موقعیت زیر به دست می آید:


الف:عدم مطلوبیت اجتماعی: یعنی اگر فرد عملی را انجام دهد که شرایط محیط در آن لحظه نوع دیگری از رفتار را اقتضا می کرده احتمالا رفتار او از یک صفت دائمی سرچشمه می گیرد.


ب)داشتن آزادی عمل و حق انتخاب


ج)عدم انطباق با نقش اجتماعی : رفتاری که بر اساس ایفای نقش اجتماعی باشد لزوما انگیزه ها یا باورهای اساسی شخص را نشان نمی دهد. مثلا رفتار یک آتش نشان که خود را به آتش می زند تا آن را خاموش کند لزوما بیانگر این نیست که وی فردی انسان دوست است زیرا ممکن است صرفا به وظیفه شغلی اش عمل کرده باشد.


د) انتظارات: ما معمولا درباره افراد اطلاعاتی بیش از رفتار فعلی آنها در اختیار داریم. انتظاراتی که بر اساس اطلاع از گرایش ها و نگرش های گذشته فرد می تواند به ما کمک کند تا از استنباط های عجولانه ای که صرفا بر اساس یک رفتار شکل گرفته است خودداری می کنیم و اگر افراد به شیوه ای جدید و متفاوت با این انتظارات عمل نمایند ، باور می کنیم که احتمالا یک اسناد بیرونی در کار است.


پس مطابق این نظریه هنگامی می توانیم به اسناد درونی اطمینان بیشتری داشته باشیم که استنباط از رفتارهایی باشد که دارای مطلوبیت اجتماعی کمتری است ، آزادانه انتخاب شده است ، لزوما مطابق با نقش های اجتماعی تعریف شده نیست و با انتظارات ما و اطلاعات مربوط به گذشته فرد هماهنگی دارد.


3- نظریه کلی: اگر ما از رفتارهای دیگر فرد هم آگاه باشیم می توانیم از روش کاملتر کلی که وی آن را " الگوی تغییر همگام " نامید استفاده کنیم. وی معتقد است افراد از سه نوع اطلاعات بهره می جویند تا به اسناد عّلی دست یابند اول : اشیای محرک   دوم:عمل کنندگان ( اشخاص )    سوم : موقعیت ها


یعنی آیا " شخص مورد مطالعه " فقط به این محرک پاسخ معلوم را داده است یا به هر محرک دیگری هم همین پاسخ را می دهد( تمایز) و آیا افراد دیگر نیز به این محرک همین پاسخ را می دهند یا خیر ( توافق) و در پایان آیا " شخص مورد مطالعه " در همه موارد به محرک چنین پاسخی را می دهد یا خیر؟ ( همسانی)


برای آنکه اسناد درونی داده شود باید تمایزکم ، توافق در سطح پایین و همسانی بسیار باشد.


برای آنکه اسناد بیرونی داده شود باید تمایز زیاد، توافق در سطح بالا و همسانی بسیار باشد.


برای آنکه یک اسناد موقعیتی ( زمانی یا مکانی ) شناخته شود باید تمایز زیاد ، توافق در سطح پایین و همسانی نیز کم باشد.


4- نظریه واینر: وی معتقد است علاوه بر علت یابی درونی و بیرونی اسنادهای دیگری نیز می تواند وجود داشته باشد و بر این اساس یک طبقه بندی سه بعدی مطرح کرد:


_ علت (درونی یا بیرونی )


_ پایداری یا ناپایداری


_ قابل مهار بودن یا غیر قابل مهار بودن


اسنادهای مختلف احساسات متفاوتی را به وجود می آورند . مثلا اگر در امتحان نمره زیر 10 آورده باشیم ممکن است احساس بدی داشته باشیم ولی نوع این احساس بستگی دارد به این که نمره پایین را چگونه تفسیر کنیم؟ یا آن را به چه علتی اسناد دهیم؟  اگر گمان کنیم که امتحان غیر منصفانه بوده عصبانی می شویم. اگر گمان کنیم که از هوش پایینی برخورداریم افسرده می شویم و اگر گمان کنیم که مطالعه لازم را نکرده ایم خود را گناهکار می یابیم و .....


منابع اساسی خطا در اسناد:


* شرط لازم در مورد مسئول دانستن افراد در یک مورد نقش داشتن علل درونی در بروز عمل است و البته در این زمینه سوگیری هایی وجود دارد که سبب اسناد اشتباه و نتیجه گیری نادرست می شود که به این سوگیری ها  


" منابع اساسی خطا در اسناد " گفته می شود که عبارتند از:


الف) خطای بنیادی اسناد: واقعیت این است که ما معمولا پس از مشاهده رفتار تمایل داریم آن را به عوامل درونی نسبت دهیم ( یعنی فرد را مسئول عمل بدانیم ) و معمولا عوامل بیرونی را نادیده می گیریم ؛ به عبارت دیگر در وقوع یک عمل شرایط محیطی ای مؤثز است و عمل در بستری اتفاق می افتد که ما به آن توجه لازم را مبذول نمی داریم.


نقش ایمان در اسناد: در حقیقت ایمان مانعی درونی است که از تفسیر گفتار و رفتار دیگران به صورتی که موجب اختلاف و جدایی مومنان بشود جلوگیری می کند. در این زمینه آیات و روایات بسیار زیادی در مورد حسن ظن به دیگران وجود دارد که تنها چند مورد به عنوان نمونه ذکر می شود: امام علی ( علیه السلام ) می فرماید:" به گفتار برادرت تا وقتی که تفسیر نیکو می توانی کرد ، گمان بد نبر" امام صادق ( علیه السلام ) نیز در جایی می فرمایند:" هر گاه مومنی برادر مومنش را مورد اتهام قرار بدهد ، ایمان از قلب او محو می شود چنان که نمک در آب حل می گردد" همچنین در آیه 12 سوره مبارکه حجرات آمده است: ای کسانی که ایمان آورده اید از بسیاری از گمان ها بپرهیزید که پاره ای از گمان ها گناه است"


همچنین در روایتی آمده است : " مردی خدمت امام موسی بن جعفر ( علیه السلام ) آمد و عرض کرد از یکی از برادران دینی کاری نقل کردند که من آن را ناخوش داشتم. از خود ش پرسیدم انکار کرد ، در حالی که جمعی از افراد این مطلب را از او نقل کردند . امام فرمود : گوش و چشم خود را نسبت به برادر مسلمانت تکذیب کن حتی اگر 50 نفر سوگند خوردند که او کاری کرده و او بگوید نکرده ام از او بپذیر و از آنان نپذیر . هرگز چیزی را که مایه ی عیب و ننگ اوست و شخصیتش را از میان می برد در جامعه پخش نکن زیرا در این صورت از کسانی خواهی بود که خداوند درباره آنان فرمود:"کسانی که دوست می دارند زشتی ها در میان مؤمنان پخش شود عذاب دردناکی در دنیا و آخرت دارند"


بنا بر این مقتضای ایمان و باورهای دینی  آن است که برای ایجاد امنیت اجتماعی همه جانبه آبرو و حیثیت افراد مصون باشد لذا تا زمانی که در مورد عمل ناپسند دیگران یقین پیدا نکرده ایم نباید به آن بد گمان باشیم . البته برای واگذاری مسئولیتها و امانت ها به افراد ، خصوصا امور خطیر و مهم، نباید به این مقدار اکتفا کرد بلکه باید در صدد تحقیق بیشتر باشیم و جانب احتیاط را رعایت بکنیم. همچنین  حسن ظن به دیگران هنگامی رواست که اکثر جامعه اهل صلاح باشند و به طور نسبی به مقتضای باورهای ایمانی عمل کنند، اما هنگامی که فساد و ظلم بر جامعه حاکم باشد گمان نیک شایسته نیست. امام علی ( علیه السلام ) می فرماید: هنگامی که صلاح بر مردم جامعه ای حکمفرما باشد و فرد به کسی که آشکارا مرتکب بدی نشده گمان بد ببرد بر او ستم کرده است و هنگامی که فساد در میان مردم حاکم باشد و کسی به دیگری حسن ظن داشته باشد، فریب خورده است.


ب)اثر عامل- ناظر : یعنی اسناد ما در تعیین علل درونی و بیرونی به عامل یا ناظر بودن ما بستگی دارد . به عنوان مثال اگر ببینیم دیگری به زمین افتاد ، حادثه را به دست و پا چلفتی بودن او اسناد می دهیم ( علل درونی) اما اگر خود ما افتادیم می گوییم کف کفشهایم صاف و لغزنده بود یا دیگری به من تنه زد( علل موقعیتی)


ج)سوگیری خدمت به خود: معمولا این سوگیری درانسان وجود دارد که نتایج مثبت و موفقیت آمیز را اسناد درونی و شکست ها اسناد بیرونی می دهد. مثال رایج آن پیروزی و شکست ورزشکاران است که اگر پیروز شوند این پیروزی محصول تلاش و تمرینات سخت آنها بوده است اما اگر شکست خورده باشند یا داور مقصر است یا حریف ضد ورزش بازی کرده است و ....


برداشت: برداشتهای اولیه ای که از دیگران داریم ، بسیار حائز اهمیتند و در واقع روند ارتباطات آینده ما با آنان را شکل خواهند داد و عموما گمان بر این است که برداشتها هنگامی که شکل گرفتند کمتر قابل تغییرند. به همین دلیل است که ما خود را برای اولین ملاقات با همسر ، مصاحبه شغلی و دیگر موقعیتهایی که در آن ، نخستین بار با دیگران برخورد داریم با دقت آماده می کنیم.


مواد خام نخستین برداشت: شکل دهی برداشتهای اولیه معمولا بدون کوشش حاصل می شود. این برداشتها از طریق ادراک دیگران از طریق ارتباط غیر کلامی آغاز می شود که شامل موارد زیر می باشند :


یک- قیافه ی ظاهری( حالات چهره، نحوه لباس پوشیدن ، آرایش موی سر و صورت ، سن و ...)


دو – ریخت بدن(چاقی و لاغری)


سه – ویژگی های حرکتی شخص ( نگاه ، ژست ، طرز راه رفتن ، حرکات سر و دست و...)


چهار- لحن صدا


تجلی ایمان در علایم غیر کلامی :


_ گشاده رویی: مومن چهره شادی دارد و ناراحتی های خود را دربرخوردهای اجتماعی میان مردم بروز نمی دهد. امیر المومنین علیه السلام می فرماید : " مومن شادیش در چهره اوست و اندوهش درون دل"      "گشاده رویی تو بر کرامت و بزرگواریت دلالت می کند "       همچنین امام باقر علیه السلام می فرمایند " خوشرویی و گشاده رویی باعث جلب محبت مردم و نزدیکی به خداوند است و ترشرویی و گرفتگی باعث دشمنی و دوری از خداوند است"


* در  سایر موارد به علت رعایت اختصار از ذکر روایات پرهیز می شود*


_ سکوت اندیشمندانه                   _ پاکیزگی و آراستگی ظاهر                  _ رعایت حریم عفاف


_ خشوع  و رقت قلب                 _ داشتن بدنی آرام و باوقار                   _ داشتن تواضع و پرهیز از تکبر


_قاطعیت و استواری در سخن        _ رعایت میانه روی در بلندی و کوتاهی صدا


البته در شکل گیری برداشت های نخستین  انتظارات ، انگیزه ها ، خلق و خو ، موقعیت و ... نیز مؤثرند. نیز روشن است هنگامی که ما تجربه ی بیشتری درباره ی دیگران کسب می کنیم ماهیت برداشتهای ما تغییر می یابد.


در ابتدا برداشتها عمدتا مشتمل بر نمونه های عینی رفتار است و سپس هنگامی که تجربه ما درباره دیگران زیادتر شد برداشتهای ما اساسا بر پایه ی امور انتزاعی هستند که از مشاهده مکرر رفتار دیگران ناشی شده است.

 

                                                                با تشکر از دوست عزیزمحسین همازاده

 

شخصیت افراد

اگربه رفتار اطرافیان خود دقت کرده باشین ، مثلا رفتار پدر، مادر، برادر، خواهر، همسایگان،دوستان وبه طور کلی، رفتار کسانی را که با آونا تماس داریم در نظر بگیریم، میبینیم که در موقعیت های مختلف رفتار های متفاوتی دارند0گاهی کاملا خونسرد، گاهی عصبانی هستن0زمانی بر سر یک صد تومانی چونه می زنند وزمانی دیگرده هزار تومان را هم می بخشند؛به قول معروف، گاهی ازسوراخ سوزن ردمیشن وگاهی از دروازه هم رد نمی شن 0با وجود این،در رفتار آنها نوعی ثبات می بینیم، به طوری که می تونیم اعمال آنها را در موقیت هایی با اطمینان تقریبا"بالایی پیش بینی کنیم این صفات را که به مااجازه میده رفتار یه فردرا درموقعیتهای مختلف پیش بینی کنیم به اون شخصیت فرد میگن . با این مقدمه میخوام به تقسیم بندی شخصیت افرا د اشاره کنم حتما" تاآخر بخونید قطعا" جالبه واینو بدونید یکی ازدلایل اصلی طلاق، کوتاه بودن دوستی ها ، جروبحث های روزمره و.... همین عدم اطلاع ازشخصیت طرف مقابلمون میباشد.
شخصیت وسواسی:
کسانی که این شخصیت رادارن بسیاردقیق ، مرتب ، خوش قول وبداخلاقند .زندگی بااین نوع شخصت خیلی سخته. شما اگر بهترین جک راهم که برای اونا تعریف کنین نمی خند ن وبزبانی شمارا خیط میکنن.زندگی را درقالب خشک ریاضی میبینن ،صبحانه،ناهار وشام آنها سرساعت معینی شروع وتمام میشه این
شخصیت معمولا" افراد موفقی اند.راستی تایادم نرفته بگم بیشتر قبول شدگان کنکورالبته بارتبه بالا ازاین دسته اند.
شخیصت سوظنی :
افراد مغرور واونهایی که زود دعوا میکنندراین دسته طبقه بندی میشن .هنوز هیچی نشده زدن توی گوش طرف . بسیار بدبینن هستن بویژه نسبت به همسران خود بسیار بدبین هستن اگه تلفون مشغول بود هزارسوال می پرسن که با کی صحبت میکردی ، چرادیراومدی و........شما اگه به تمام مقدسات هم قسم بخورین باز قبول نمی کنن .اگه تاحالا ازدواج نکردین(پسر یادختر فرقی نمی کنه) بااین افراد ازدواج نکنین که بعدا" پشیمون میشید.
شخصیت اسکیزوئید:
منزوی وگوشه گیرن ، آزارشون به هیچ کس نمی رسه درگوشه ای یا کتاب میخونن ویا نقاشی میکشن ویاباپیانوخود حال میکنن. اینا بشدت خجالتی هستن وبندرت با کسی دوست میشن.
شخصیت اجتنابی:
اینا بسیار ترسو هستن، محافظه کارن ،ریسک نمی کنن بقولی ((آسه بروآسه بیا که گربه شاخت نزنه))
شخصیت هیستریک:
رفتاری نمایشی وبچه گانه دارن وقتی درد دارن آنرا بسار بزرگ نشون میدن ، آرایش تند وغلیظ میکنن بطوریکه درمیهمانی ها ازدیدن اونا بااون سروضع تعجب میکنین . این قدر آرایش میکنن که باید اوناراتوی ویترین گذاشت (.باعرض پوزش ازتمام دخترخانمها عرض کنم که این نوع شخصیت مختص خانمهاست و د رمردان بندرت مشاهده شده .)
شخصیت ضد اجتماعی :
اینا ضد قانون هستن ، ازچراغ قرمز رد میشن ، دزدی میکنن، دعوا میکنن،چاقو کشی خلاف کوچک اوناست.بیشتر زندانیان ازاین نوع شخصیت هستن.
شخصیت خود شیفته:
بسیار خودخواه هستن ، زیاده خواه وحسودن برای خود ارج واعتبار فراوانی قائلن وگمان میکنن که خیلی خوشگلن اما درجریان زندگی احساس خاصی از پوچی وناچیزی دراونا بوجود میاد که همین موضوع باعث ناسازگاری بااطرافیان اونا میشه.
شخصیتهای دیگری نیزهستن که اگر علاقه مند باشین نظر بدین تادرباره اونا هم بنویسم .